در تاریخ فوتبال همیشه گروهی بودهاند که از یووه متنفر باشند و این تیم را با انواع اتهامات و توهینها همراه سازند. اما شاید بیانکونریها در هفتههای پیشرو بیشتر از آنکه تشنه شنیدن شعارهای فَنهایش باشد، نیازمند مهمترین شعار آنتییوونتوسیها است.
دکتر سوکراتس ستاره فقید فوتبال برزیل اظهارنظری معروف دارد که شاید شروعی مناسب برای این یادداشت باشد: نمایشهای برزیل در فوتبال آمیخته با فانتزی، همراه با آرمان و هنرمندانه است درست برعکس فوتبال ایتالیا. آنها به دنبال فوتبالی اثربخش و سودمند هستند. تقابل فوتبال تغزلگرایانه برزیل و محاسبهگر ایتالیا را در دورانی که فوتبال بازی میکردم مقابل لاجوردیها چشیدم: مبارزهای که در آن فلسفه فوتبال ما تسلیم شد. فوتبال حتی یک دقیقهاش نیز برای فتح یک جنگ بزرگ کافیست. تماشاگرانی که به استادیوم میروند و یا از کافهها و خانههایشان فوتبال را تماشا میکنند همگی خواهان لذت بردن از یک جنگ تمام عیار هستند و تنها هدفی که برایشان اهمیت دارد در یک جمله خلاصه میشود: تیم محبوبشان برنده شود.
حقیقت محضی که این فوتبالیست فراموشنشدنی در حرفهايش بیان کرد، روایتی آشنا برای بسیاری از سینهچاکان فوتبال است. ماجرایی که پس از هر بازی حیاتی و کلیدی مبدل به دغدغهای اساسی برای تیفوسیها میشود. نمونه متأخرش ایستگاه توقف یووه در مقابل تاتنهام بود.
ماسیمو دوست یوونتوسی و اهل رمِ من بعد از توقف بیانکونری در مقابل تاتنهام با گذاشتن تصویری از این دیدار، در صفحه شخصیاش در یکی از شبکههای اجتماعی نوشته: «لعنت به تو یووه»!
اشتباه نکنید او نه تنها طرفدار رم نیست؛ بلکه مثل همه ما و شاید بیشتر یک شیدای بالفطره یوونتوس است. اما چه اتفاقی افتاده که او همانند هزاران طرفدار دیگر اینچنین از تساوی خانگی تیم محبوبش برآشفته است؟ یافتن پاسخ خیلی دشوار نیست. من اسمش را میگذارم «سندرمِ همیشه قهرمانها». همانها که طرفدارانش همانند عشاقی آتشین، تابِ تبِ معشوق را حتی برای لحظهای ندارند. آنها فقط نشانی برد را میشناسند و این همان آدرسی است که تیم محبوبشان اجازه گمکردنش را ندارد.
«سندرمِ همیشه قهرمانها» هرگز به تیمهای بزرگ اجازه نمیدهد به راحتی تسلیم ناکامیها شوند. طرفداران این تیمها حتی حریفان قدرتمند اروپایی که هر کدام از دل لیگی ملتهب بیرون آمدهاند را چیزی فراتر از سایر رقبای همیشگیشان نمیبینند و علاقهای ندارند با حقایق و مصائب رقابتی در سطح لیگ قهرمانان اروپا از نزدیک رخ به رخ شوند. آنها همانقدر که پس از انقلاب هیگواین میزان آدرنالین خونششان در بالاترین سطح غلیان میکند در کسری از دقیقه او را بابت ناکامیاش در مصاف با ضربه قمارگونه پنالتی کیفری ناعادلانه میدهند تمام تقصیرها را در سبد قهرمانشان میگذارند. الگری را بابت اتخاذ سیستمی ناموزون در زمین سلاخی میکنند و فراموش میکنند ناخدایشان با همین شیوه دو بار کشتی تیم محبوبشان را تا پای جزیره سعادت رسانده است. هم او که بارها سناریوی سقوط تا رستگاری را برایشان به تصویر کشیده است.
پس باید برای آرام کردن ماسیمو کاری میکردم. کمی فکر کردم و بالاخره شیوه نفوذ به باور او و تزریق امید؛ این یگانه اکسیر طپنده هستی را یافتم. ابتدا به او یادآور شدم که هنوز هیچ چیز تمام نشده و فعلاً دلیلی برای ناامیدی وجود ندارد. نظر شخصی و به دور از تعصبم را با او درمیان گذاشتم که: به نظر من یوونتوس بسیار قویتر از تاتنهام است.
برایش مثالی زدم؛ گرگی را فرض کن که آلزایمر گرفته است. او هویتِ درنده خويياش را ممکن است در بیشتر اوقات از یاد ببرد و همانند یک سگ دستآموز مطیع و رام به نظر برسد و شما را ترغیب به نوازش و محبت به خود کند اما نباید فراموش کرد که او در هر حال یک گرگ است و ممکن است در وقتی مناسب همانند یک مار کار شما را یکسره کند. گرگ در این مثال میتواند همان یوونتوس بزرگ ما باشد. همان تیمی که شاید با تاتنهام در خانه با سخاوت مهماننوازی کرد. اما فقط کافیست برای دقایقی آلزایمرش برطرف شود و آنگاه است که همانند یورشهای بیمحابای دقایق ابتدایی دیدار رفت؛ سوسنهای سپید لندن بزرگترین قربانیان این گرگ همیشه گرسنه (تیمی که همیشه میل به پیروزی دارد) شوند. گرگ سپید و سیاه ما برای تیز کردن دندادنهایش سه نبرد را پیش روی خود میبیند: دربیِ حیثیتی تورینو، کارزارِ دشوار مقابل تیم سختکوشِ آتالانتا و جدال مقابل لاتزیوی همیشه سختجان.
«ضد یوونتوسیها» در ایتالیا جملهای معروف دارند که: «برای برنده شدن تنها یک راه وجود دارد: به هر قیمتی یوونتوس شدن! » شاید اکنون بهترین زمان باشد که از این جمله بهترین استفاده را به نفع خودمان بکنیم. استفادهای که حتی تاتنهام و جهنم لندن نیز نمیتواند مانعی در برابر تحقق آن باشند و بیانکونری را از آن معاف کنند: ما برای عبور از این پیچِ تاریخی و به خاطر تاریخسازی باشگاه و کاپیتان افسانهایاش تنها یک راه پیش رویمان است؛ درست مثل همان لحظاتی که در بازیهای مبارزهای رایانهای، قهرمانمان برای غلبه بر حریف از جادوی ویژهاش استفاده میکند، بیانکونری نیز باید برای برنده شدن از تنها راهش استفاده کند: «یوونتوس شدن».